به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب

1467

چهارشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ب.ظ

ولیعصر رو آروم میام پایین. خوبم. آرومم. رفقای قدیمی رو دnیم بعد مدت ها.  مغازه ها و دستفروشا و شلوغی رو رد می کنم با خستگی و لبخند..... بعد از مدت ها وقت دارم که بدون دغدغه و عذاب وجدان، به چیزای کوچیک و کم اهمیت فکر کنم. فکر می کنم به اینکه می تونم برای «ب» چه کادوی هیجان انگیزی بخرم. به اینکه روز دفاع باید چی بپوشم. به اینکه چه خوشحالم که پاییز داره از راه میاد و من میتونم از این به بعد کلی پیاده روی کنم...




۹۵/۰۶/۲۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی