....I dont know...I am starting to feel a bit sentimental about this place
gorging myself in food...
.I think I am addicted to Harry Potter
لعنت خدا به این روزا و این چیزا و این کارا.
باورم نمیشه که دلم برای ساعت 7 صبح بیدار شده انقدر تنگ شده. انقدر که داوطلبانه خودم بیدار شدم و نشستم پشت کارای عقب مونده..