به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب

1389

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۴۶ ب.ظ


شاید ادمی که بعد از این دو سه ماه از من در بیاد دیگه هیچ وقت اون ادم سابق نشه. شاید هم هیچ تغییری نکرده باشه. اما الان، الان که بعد از این سه ماه سخت- سه ماه پر از شکست و تلخی و ناتوانی- اینجا نشستم دارم با خودم فکر می کنم خوب شد که این چیزا پیش اومد. خوب شد که این چیزا الان و در بیست و پنج سالگی پیش اومد. اگرچه که هیچ کدومش هنوز تموم نشده، اما الان دارم فکر می کنم که من از پسش برمیام. که اگر یه نفر باشه که از پس همه این چیزا بر بیاد منم. 
نباید یادم بره که من منم و اگر ادمها نمیتونن یا نمیخوان قد من بشن، من برای کسی کوتاه نمیشم.

۹۵/۰۴/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی