به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب

1995

شنبه, ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۱ ق.ظ

اوکی. 

اینم از این. 

همه چیز خیلی خیلی آسون می بود اگر مساله مالی در کار نبود. من به اندازه کافی باهوش و اجتماعی و کوفت و زهرمار می بودم. من هم سطح و هم پای بقیه و حتی - احتمالا به سادگی- جلوتر از بقیه می بودم. تعلق می داشتم. دست کم راحت تر تعلق پیدا می کردم. الان خسته ام. و در مورد کوچک ترین چیزها خودم رو زیر سوال می برم و حس می کنم غریبه ام و بسیار زمان می بره که تعلق پیدا کنم- اگر که اصلا تعلق پیدا کنم. 

 

 

۹۹/۰۷/۱۲

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی