1358

متنفرم از ادمایی که دنبال بهونه می گردن برای اینکه واسه خودشون احساس تاسف و دلسوزی کنن. self pity بلند بلند و در معرض عموم، اونم به خاطر تصمیمایی که خودت گرفتی، واقعن دل به هم زنه.

1357

بارون دیوونه بهاری.

1356

بحث کردن با ادمی که حرف تو رو، جهان تو رو نمی فهمه درست مثل بحث کردن با ادمیه که زبون تو رو نمیدونه.

1355

نباید فراموش کرد سختی های این روزا رو. نباید گذاشت زمان خاطرات بدو بشوره و ببره. و گرنه گذشته دیگه گذشته نیست؛ وهمه.

1354

اساسن به همین دلایله که نباید از کسی چیزی بخوای. یادت بمونه خودم جان.

1353

گویا در قبول کردن واقعیت، واقعیت زننده و دردناک، نوعی احساس ارامش هست.

1352

;Turns out all these problems of mine do have a name

.depression

1351

 

!So I usually do this thing where I do something stupid and then I sit back and beg God to undo it

1350

دوست خوب، خوبه.

1349

دیروز خودمان را برداشتیم بردیم انقلاب، برایش چند تا رمان خوب خریدیم. بعد رفتیم توی یکی از کافه های آشنا، برای خودمان یک چای لاته پرفکت سفارش دادیم و کتاب خواندیم.