like it or not
I set the terms!
It doesn't seem like it, but I've come such a long(really long) way
and I don't regret where I am right now!
If you'd said this to me 3 years ago,I wouldn't have believed you!
I don't know, maybe to get to this place first I needed to go to that place...
باید برگشت به عقب. به خیلی عقب. اونوقت همه چیز شفاف میشه. اون وقت میتونی بدون دخالت احساسات یا تنش، واقعیت رو، واقعیت ِواقعی رو، بدون شاخ و برگای اضافیش ببینی.
وقتی که به پیرامنِ تو
چانهها دمی از جنبش بازنمیمانَد
بی آنکه از تمامیِ صداها یک صدا آشنای تو باشد!
الف.بامداد
when your best friend (and pretty much the only friend you have left) wants to get her shit together and decides the only time- wasting activity she does is hanging out with you
...
!
دلم نمی خواد پشت سر احتیاط و مآل اندیشی قایم شم و فکر کنم که همینه، این بهترین امکانه و آینده چیز بهتری با خودش نمیاره. دلم میخواد فکر کنم که آینده هنوز ممکنه برگ خوباشو رو نکرده باشه..