ما
شعر نه،
شهود نه،
شادی می خواستیم.
۰ نظر
۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۱۷
من مسئول پرداختن شارژ و کم بودن غذا و تموم شدن چای و شکسته شدن شیشه و بیرون بردن آشغالا و نوشتن پایان نامه ام.
من مسئول باز گذاشتن پنجره ها و نگران مونواکسید کربن بودنم.
من مسئولم.
من تنهایی و دائم مسئول همه این چیزام.
و هم چنان که واقعننن دلم نمیخواد این مسئولیتا رو با هیچ کس تقسیم کنم، متنفرم از اینکه تنهایی مسئول همه این چیزا و چیزای دیگه م.
دیوونه م؟