به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب



And the first day of work...


P.S. So far so good..



۰ نظر ۰۶ خرداد ۹۶ ، ۱۲:۲۷

لطفن مرا نجات بده.


۰ نظر ۰۵ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۵۹

امروز توی تاکسی وسط شلوغ پلوغی ذهن من، یهو یه بوی عطری اومد و منو یاد یه دوست قدیمی انداخت. یک جور دلتنگی - که اصلن راست کار  من نیست- یهو اومد بیخ گلوی منو گرفت. میتونستم تو اون لحظه بیش از هر چیز  و هر کس دوستش داشته باشم. می تونستم تو اون لحظه همه روزهای با هم بودنمونو حس کنم. می تونستم تو اون لحظه چشمامو ببندم و ببینمش کنارم. می تونستم تو اون لحظه همه زمان نبودنشو یکجا حس کنم. می تونستم تو لحظه دوباره و دوباره و دوباره حالی رو داشته باشم که موقع رفتنش داشتم. 

دلتنگی؛ امروز، شاید برای اولین باز نفسمو بند آورد.




۰ نظر ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۲۳:۱۸

می ترسم. بسیار می ترسم.


۰ نظر ۰۳ خرداد ۹۶ ، ۱۳:۳۶

!A happy and interacting Tehran
.Wonders will never cease


۰ نظر ۳۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۲۲

به «الف» فکر می کنم. به همه اتفاق هایی که میتونست بیفته و نیفتاد. به دلایل و روند احمقانه ماجرا و این واقعیت که در نهایت، اون چیزی که زندگی ما رو شکل میده اتفاقایی ان که نیفتادن.


۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۱۱


.So far, I have established that life sucks, then sucks again, and then it sucks some more

.Yep


۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۵۹

با رو در بایستی نمیشه کار کرد.



پی اس: کار تیمی خر است.



۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۱۴

رسمن هیچ کس داره به من اهمیت نمیده.


۰ نظر ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۳۸

I could use a win. 



۰ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۰:۴۱