" وقتی زمان را گم می کنم"
از خواب بیدار شدم و می بینم هیچ درکی از زمان ندارم.فقط میدونم که ساعت ده صبح کلاس دارم.گوشیم خاموش شده و به دلایل نامعلومی روشن نمیشه و هیچ کسم اون دور و بر نیست که ازش بپرسم ساعت چنده.لب تابمو صرفا به این دلیل که بفهمم ساعت چنده روشن می کنم.ساعت نه و پنجاه دقیقه صبحه.فکر می کنم خب به کلاس که نمی رسم.دوباره می خوابم.
مسخره اینجاست که امشب که دوباره لبتابو روشن کردم تازه یادم افتاده که ساعت لب تابم یک ساعت جلوه.
۰ نظر
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۱۹:۲۳