به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب

و چه چیزی، واقعن چه چیزی، اطمینان بخش تر از هیچ?!



۰ نظر ۲۵ آذر ۹۵ ، ۰۳:۲۵

چرا من به هیچ جا نمی رسم پس؟!


۰ نظر ۱۹ آذر ۹۵ ، ۲۳:۱۶
این همه تلاش برای بهتر بودن، بهتر شدن؛ و خب گاهی، فقط گاهی ممکنه کمی موفقم بشی.

۰ نظر ۱۹ آذر ۹۵ ، ۱۹:۴۸

...We're throwing a party


۰ نظر ۱۵ آذر ۹۵ ، ۰۲:۰۶

یک شبایی هم باید آهنگ بذاری واسه خودت و الکی بزنی زیر گریه تا کم کم یادت بیاد چقدر داری الکی گریه نمی کنی.


۰ نظر ۱۲ آذر ۹۵ ، ۰۰:۱۸

فکر می کنم هیچ چیز، هیچ چیز، غمگین تر از این واقعیت نیست که آدم به همه چیز عادت می کنه؛ حتی به دوری و دلتنگی.


۰ نظر ۱۱ آذر ۹۵ ، ۲۳:۵۴
یک لذتی هم در اهسته و تمام و کمال تن دادن به شکنجه زندگی هست. 

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۵ ، ۱۸:۱۲


از دیگر محتویات کشکول دیجیتال همایونی و حاصل کشف و شهودهای شبانه زمستانه؛

Lost control-Anathema




۰ نظر ۱۰ آذر ۹۵ ، ۰۲:۰۹

گاهی هم شافل لپ تاپت لطف می کنه و ساعت سه صبح میگرده خاطره انگیزترین اهنگ رو کره زمین رو برات پلی می کنه...


۱ نظر ۰۸ آذر ۹۵ ، ۰۳:۳۶

از شب و تنهایی نگو، خورشیدمون جلوه گره..


۰ نظر ۰۷ آذر ۹۵ ، ۲۳:۳۴