به آهستگی..

صرفن خزعبلات.

پیام های کوتاه
  • ۲۵ اسفند ۹۵ , ۲۱:۵۱
    1576
  • ۱ شهریور ۹۵ , ۱۲:۴۱
    1447
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۲۰:۰۰
    1400
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۲:۲۹
    1399
  • ۱۶ تیر ۹۵ , ۰۱:۲۱
    1398
  • ۲۸ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۲۲
    1363
  • ۲۶ ارديبهشت ۹۵ , ۱۴:۵۱
    1361
  • ۲۱ ارديبهشت ۹۵ , ۱۱:۴۹
    1356
  • ۱ ارديبهشت ۹۵ , ۲۲:۴۴
    1334
  • ۲۰ فروردين ۹۵ , ۲۰:۲۴
    1317
بایگانی
آخرین مطالب
زندگی تو جزئیات جریان داره.زندگی صرفا و صرفا تو جزئیاته!
۰ نظر ۰۶ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۱۷
i wont servive this hellhole!
۰ نظر ۰۵ شهریور ۹۲ ، ۲۲:۳۵
من گرفتار فرسایشم...
۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۵:۳۰
چرا همیشه تصور می کنیم نیمه عاقل وجودمون تصمیمای بهتری می گیره؟!
۰ نظر ۰۴ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۴۹
خوشا فریاد زیر آب!
۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۵
بالاخره بعد از پنج-شیش سال موفق شدم شازده احتجابو تموم کنم...اصلا کتاب سختی نبود؛نمی دونم قبلا چرا نمی تونستم تمومش کتم! در یک تصمیم عجیب به کلاسیک خوانی بازگشت کردم!دارم persuasion , pride and prejudice میخونم!
۰ نظر ۰۳ شهریور ۹۲ ، ۱۸:۲۴
من،اندوه سرد زمستانم...
۰ نظر ۰۲ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۵۳
دلم برا پیاده گز کردن خیابونا تنگ شده...پارک وی تا تجریش...ولی عصر تا ونک...طالقانی تا شریعتی....فاطمی تا پارک لاله...انقلاب تا فاطمیه...
۰ نظر ۰۱ شهریور ۹۲ ، ۱۷:۰۶
جانور وحشی امروز پر کار شده.اول قلبم را خورده تا دیگر دوست نداشته باشم. هیچ چیز را. متفر هم نباشم.از هیچ چیز. بعد مغزم را خورده.همه مغزم را...بجز حافظه ام.حافظه ام را نگه داشته تا این روزها را برای همیشه یادم بماند. بعد لبهام را خورده.تا هر چیزی که می گویم یک صدای بی معنا باشد میان این همه صدا.
۰ نظر ۲۸ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۳۳
جانور وحشی امروز از گوشهایم شروع کرده.گوشهایم را خورده. برای همین صداها برنده شده اند.برای همین با هر صدایی مغزم تیر می کشد...
۰ نظر ۲۷ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۵