بالاخره بعد از پنج-شیش سال موفق شدم شازده احتجابو تموم کنم...اصلا کتاب سختی نبود؛نمی دونم قبلا چرا نمی تونستم تمومش کتم!
در یک تصمیم عجیب به کلاسیک خوانی بازگشت کردم!دارم persuasion , pride and prejudice میخونم!
جانور وحشی امروز پر کار شده.اول قلبم را خورده تا دیگر دوست نداشته باشم. هیچ چیز را. متفر هم نباشم.از هیچ چیز.
بعد مغزم را خورده.همه مغزم را...بجز حافظه ام.حافظه ام را نگه داشته تا این روزها را برای همیشه یادم بماند.
بعد لبهام را خورده.تا هر چیزی که می گویم یک صدای بی معنا باشد میان این همه صدا.